در این مطلب آموزش زبان انگلیسی از وب سایت ایزلرن – آموزش آنلاین ویدیویی با مبحث صفت در انگلیسی در خدمت شما زبان آموزان گرامی هستیم.
- صفت چیست؟
- جایگاه صفت در زبان انگلیسی کجاست؟
- انواع صفت ها کدامند؟
- پسوند های صفت ساز در انگلیسی کدامند؟
- ترتیب صفت ها در یک جمله چگونه است؟
- نکات کلیدی در رابطه با صفت ها
ویدیوی آموزشی صفت در زبان انگلیسی
صفت چیست؟
صفت کلمه ای است که راجع به اسم توضیحاتی را ارائه می کند. وقتی در اینجا صحبت از اسم می شود، یعنی صفت می تواند توصیفی از فاعل یا مفعول را نیز داشته باشد که در آن صورت نقش متمم فاعلی یا متمم مفعولی دارد. در بیان ساده باید بگوییم که یک صفت توضیح و اطلاعات بیشتر در مورد یک شیئ یا شخص را به ما می دهد. در ادامه توضیحات بیشتر همراه با مثال آمده است.
در ابتدا باید به این نکته توجه کنید که ساختار صفت برای اسامی مفرد و جمع به یک شکل است.
مثلا در مثال زیر رنگ زرد به عنوان صفت:
Ali is peeling a yellow apple.
علی سیب زردی را پوست می کند.
Ali peeled some yellow apples.
علی پوست چند سیب زرد را کند.
محل قرارگیری و جایگاه صفت در زبان انگلیسی ( در جمله)
صفت ها بر اساس محل قرار گیری در جمله به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) قبل از اسم (attributive position)اسنادی
Small car – New Year – red rose
ب) بعد از افعال معین (predicative position) مسندی یا گزاره ای
افعال معین پر کاربرد: (appear- be- become- feel- get- look- prove- remain- seem-smell- sound-taste )
The house is old.
خانه قدیمی است.
Ali is feeling cold.
علی احساس سرما می کند.
This perfume smells nice.
این عطر بوی خوشی دارد.
در این مثال ها صفت نقش متمم فاعلی(subject complement) را دارد، چون که اطلاعاتی را راجع به فاعل جمله می دهد.
نکته: بیشتر صفت ها می توانند یا قبل از اسم بیایند و یا بعد از افعال معین (البته استثناهایی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره نموده ایم).
I brought some new shirts.
چند پیراهن جدید آوردم.
These shirts are new.
این پیراهن ها جدید هستند.
استثنا ها:
الف) بعضی از صفات فقط قبل از اسم می آیند. مثل elder- eldest- live-main
*Live به معنی زنده.
Elder brother- eldest son- live cheetah- main road
ب) بعضی از صفات فقط بعد از افعال معین می آیند.
Afraid- alone- ashamed- asleep- awake
He is afraid of spiders.
او از عنکبوت ها می ترسد.
I felt ashamed that I lied to him.
از اینکه به او دروغ گفتم، احساس خجالت کردم.
He was alone the whole night.
او تمام شب را تنها در خانه بود.
The baby was asleep.
نوزاد خوابیده بود.
I was awake when the telephone rang.
زمانی که تلفن زنگ زد، من بیدار بودم.
صفت بعد از find/make/keep + object
صفت در این موارد توضیحاتی راجع به مفعول ارائه می کند و به آن متمم مفعولی (object complement)می گویند.
She found the movie interesting.
فیلم را جالب دید. (فیلم برایش جالب بود)
Acetaminophen made him drowsy.
استامینوفن او را خواب آلوده کرد.
Seat belt kept him alive.
کمربند ایمنی او را زنده نگه داشت.
در صورت وجود کلمات زیر در جمله، صفت ها همیشه بعد از آنها می آیند.
Anything- everything- nothing- something-anywhere- everywhere- nowhere- somewhere- anybody- everybody- nobody- somebody
Did you do anything dangerous last night?
آیا دیشب کار خطرناکی انجام دادی؟
There was nothing special at the museum.
در موزه هیچ چیز خاصی نبود.
صفت بدون اسم:
The+ adjective
از این ساختار برای توصیف گروهی خاص استفاده می کنیم. معنی این ترکیب همیشه جمع است و برای تعمیم دادن یعنی generalizing استفاده می شود.
I often give money to the poor.
من اغلب اوقات به فقرا پول می دهم.(کلا به افراد مستمند)
We have to help the old.
باید به افراد مسن کمک کنیم.( به همه افراد مسن)
انواع صفت در انگلیسی:
در زبان انگلیسی صفت ها انواع مختلفی دارند که در ادامه به آن ها می پردازیم.
۱- صفات توصیفی
صفات توصیفی اولین و رایج ترین نوع صفات هستند که توضیحی راجع به اسم یا ضمیر می دهند و خود نیز به چهار دسته ساده، هم پایه، برتر(تفضیلی) و عالی تقسیم می شوند.
صفات ساده
این نوع از صفات مانند موارد زیر هستند
Silly- beautiful- nice- angry ….
صفت هم پایه
به صفتی اطلاق می شود که دو نفر یا دو چیز دارای ویژگی های مشابه باشند و با ساختار as…… as ساخته می شود که صفت به شکل ساده بین دو as قرار می گیرد.
This laptop is as good as that one.
این لپ تاپ به خوبی آن یکی هست
You are as old as my brother.
شما هم سن برادر من هستید.
صفت مقایسه ای (comparative)
زمانی که دو نفر یا دو چیز را بخواهیم مقایسه کنیم که یکی از آن ها در آن صفت بر دیگری برتری داشته باشد از صفت مقایسه ای استفاده می کنیم . ولی قبل از آن باید صفات را به طور کلی به دو دسته تک سیلابی یا تک بخشی و چند سیلابی تقسیم کنیم.
صفت های تک سیلابی از یک حرف صدادار تشکیل می شوند و صفت های چند سیلابی از چند حرف صدادار. معیار در تعداد حروف صدادار نیست، بلکه صدا مهم است. برای ساخت صفات تک سیلابی به انتهای صفت er و در چند سیلابی ها قبل از صفت از کلمه more استفاده می کنیم و در نهایت در هر دو نوع چه تک سیلابی و چه چند سیلابی ، بعد از صفت از than استفاده می کنیم.
صفت های تک سیلابی مانند:
Nice- warm- tall- short- easy- old- fast …
صفت های چند سیلابی مانند:
Expensive- beautiful- crowded- interesting- important- difficult …
مثال:
A Car is faster than a bicycle.
یک ماشین سریعتر از یک دوچرخه هست.
Ali is taller than his sister.
علی از خواهرش قدبلندتر است.
Tehran is more crowded than Gorgan.
تهران شلوغ تر از گرگان است
This shirt is more expensive than the previous one.
این پیراهن گران تر از قبلی است.
صفت عالی در انگلیسی
زمانی که بخواهیم یک نفر یا یک چیز را با بیشتر از دو نفر یا دو چیز مقایسه کنیم، از صفت عالی استفاده می کنیم که در فارسی با پسوند ترین شناخته می شود. برای ساخت صفات تک سیلابی قبل از صفت از the استفاده می کنیم و به انتهای صفت est اضافه می کنیم و در چند سیلابی ها قبل از صفت از the most استفاده می کنیم.
Ali is the tallest person in our family.
علی بلندقدترین فرد در خانواده ماست.
Bugatti is the fastest car in the world.
بوگاتی سریع ترین خودرو در دنیاست.
Mount Everest is the highest mountain in the world.
اورست مرتفع ترین کوه دنیاست.
Some people think that mathematics is the most difficult lesson.
بعضی از مردم فکر می کنند که ریاضی سخت ترین درس هست.
Peacock is the most beautiful bird that I have ever seen.
طاووس زیباترین پرنده ای هست که تا به حال دیده ام.
خلاصه نکات صفات ساده-تفضیلی و عالی
سه صفت اول تک سیلابی و سه صفت دوم چند سیلابی می باشند
عالی | تفضیلی | ساده |
The easiest | easier | easy |
The fastest | faster | fast |
The shortest | shorter | short |
The most dangerous | More dangerous | dangerous |
The most beautiful | More beautiful | beautiful |
The most important | More important | important |
صفات بی قاعده در انگلیسی
بعضی از صفات در زبان انگلیسی از قواعدی که برای ساخت صفت مقایسه ای یا عالی گفته شده، پیروی نمی کنند و به آنها صفت بی قاعده می گوییم.
صفت عالی | صفت تفضیلی(برتر) | صفت ساده |
The best | better | Good |
The worst | worse | bad |
The most | more | Many/much |
The least | lesser | less |
The least | less | little |
The best | better | well |
The furthest | further | far |
۲- صفات کمی
صفات کمی مقدار کمیت را توصیف می کنند. که در پاسخ به “چه تعداد”(how many) و “چه مقدار” (how much) می آیند.
اعداد نوعی صفت هستند که در این طبقه بندی قرار می گیرند.
کلماتی عمومی تر همچون half, some, many, much, a lot, whole, no, both, all نیز از کلمات پرکاربردی هستند که همچون صفت عمل می کنند.
مثال:
I have two brothers and no sister.
من دو برادر دارم و خواهر ندارم.
I have to wait about three months to see him again.
حدودا باید سه ماه صبر کنم تا دوباره او را ببینم.
How many siblings do you have?
شما چند برادر یا خواهر دارید؟
How much money did she lend you?
او چه مقدار پول به شما قرض داد؟
I have no money to buy lunch for myself.
هیچ پولی ندارم که برای خودم ناهار بخرم.
One and a half hours are allowed for the test.
یک ساعت و نیم زمان برای آزمون در نظر گرفته شده هست.
Some students couldn’t pass the test.
بعضی از دانش آموزان نتوانستند در آزمون قبول شوند.
۳- صفات اشاره در انگلیسی
صفات اشاره در انگلیسی صفاتی هستند که برای اشاره کردن به نزدیک و دور از آن ها استفاده می کنیم و در پاسخ به کلمه کدام (which) کاربرد دارند. برای اشاره به اسم مفرد نزدیک از this و مفرد دور از that به معنی این و آن استفاده می کنیم. همچنین برای اشاره به اسم نزدیک و جمع از these و دور از those استفاده می کنیم که به ترتیب به معنی این ها و آن ها می باشد.
Which car is faster? This one is faster and more expensive.
کدام ماشین سریع تر است؟ این ماشین قرمز سریع تر و گران تر است.
That complex has three floors.
آن مجموعه سه طبقه دارد.
These people need your help and support.
این مردم(این ها) به کمک و حمایت شما نیاز دارند.
Those boys are volunteer for military service.
آن پسرها(آن ها) داوطلب خدمت نظام وظیفه هستند.
۴- صفات ملکی در انگلیسی
صفات ملکی در انگلیسی برای بیان مالکیت به کار می روند.
my مال من
Your مال تو
his/her/its مال او
our مال ما
Yourمال شما
Their مال آن ها
That is her car.
این ماشین اوست.
I have to bring my children to the party.
باید بچه هایم را به مهمانی بیاورم.
پسوند های صفت ساز در زبان انگلیسی
پسوند های صفت ساز در زبان انگلیسی همانطور که از اسمشان پیداست در انتهای کلمات قرار می گیرند و صفت می سازند. این پسوند ها عبارتند از:
able: portable- readable
ible: tangible- incredible
al: personal – chemical
ant: important- redundant
ent: different- independent
en: golden- wooden
ian: Iranian- Canadian
ish: reddish – British
ic: realistic – Islamic
ful: helpful- skillful
less: helpless – homeless
like: lifelike- childlike
ive: creative – sensitive
ous: prosperous- nervous
پسوند صفت ساز | معنی |
able/ ible | توانایی داشتن- تمایل داشتن |
al | ویژگی داشتن – ارتباط داشتن |
Ant/ ent | اجرا کردن- بودن |
en | ساخته شده |
ian | وابسته به- اهل … |
ish | ذات- اصل |
ic | متعلق بودن- وابسته بودن |
ful | پر از – تمایل داشتن |
less | بدون- کمبود |
like | مثل- مانند |
ive | متمایل- اجرا کردن |
ous | مربوط بودن – پر از … |
ترتیب صفت ها در یک جمله انگلیسی
در یک جمله انگلیسی چند صفت می توانند در توصیف یک اسم به کار بروند. حال به ترتیب قرار گیری صفات در یک جمله بپردازیم.
مثال | مرتبط با | ترتیب |
Some- Many- fifty | کمیت یا تعداد | ۱ |
Beautiful – nice- cheap- | نظر | ۲ |
Small- big- huge | اندازه | ۳ |
Thin- fat- dirty | کیفیت ظاهری | ۴ |
Oval- round- square | شکل | ۵ |
Young- teenage- old | سن | ۶ |
White- grey- blue | رنگ | ۷ |
Iranian- French- Russian | اصالت | ۸ |
Cotton- metal- wool | جنس | ۹ |
Four wheel_ two-sided | نوع | ۱۰ |
Coloring- cleaning | هدف | ۱۱ |
I saw two beautiful black German Cars yesterday.
دیروز دو ماشین آلمانی مشکی زیبا را دیدم.
My sister bought a nice Iranian carpet.
خواهرم یک فرش ایرانی خوب خرید.
Patrol could be called a strong big Japanese four wheel car.
پاترول را می توان یک ماشین بزرگ قوی چهار چرخ ژاپنی نامید.
Dwayne Johnson is a handsome tall middle aged American Actor.
دواین جانسون بازیگر خوشتیپ قد بلند میان سال آمریکایی هست.
نکات کلیدی در رابطه با صفت ها در زبان انگلیسی
- صفت ها هرگز جمع بسته نمی شوند. مثلا Two beautiful birds درست است ولی اگر بگوییم Two beautifuls اشتباه است.
- حرف اول صفت های خاص را با حروف بزرگ می نویسند. صفت هایی که ویژگیشان را از اسمی که توصیف می کنند می گیرند. مثال:
Christian tradition- Pop Music- Romantic poet- the English Parliament- French Fry
- بعضی از صفت ها با ed و ing ساخته می شوند که معنای متفاوتی نسبت به هم دارند. مثلا bored و boring یا confused وconfusing .
زمانی که ed داریم معنای آن این است که افرادنسبت به چیزی ، چه حسی دارند.
زمانی که ing داریم آن چیزی را توصیف می کند که باعث آن احساس شده است.
مثال:
I was bored, because the movie was boring.
خسته شده بودم، چون که فیلم کسل کننده بود.
I was confused since the lesson was confusing.
گیج شده بودم زیرا درس گیج کننده بود.
They were annoyed by the flies.
آن ها توسط مگس ها اذیت شدند.
My Research demonstrated some interesting results.
تحقیق من نتایج جالب توجهی را نشان داد.
- اگر صفتی به حرف بی صدا ختم شود و حرف ما قبل آخر صدادار باشد زمانی که آن را به حالت تفضیلی یا عالی می بریم حرف آخر دوبار نوشته می شود. مثال:
Wet- wetter – the wettest
Big- bigger- the biggest
- صفات تک سیلابی که به y ختم می شوند در حالت تفضیلی و یا عالی حرف y به i تغییر می کند و بعد er یا est به آن اضافه می شود. مثال:
Happy – happier- the happiest
Pretty- prettier- the prettiest
کاربرانی که این مطلب را مطالعه نموده اند به مطالب زیر نیز علاقه مند بوده اند: