ضمایر نامعین در زبان انگلیسی Indefinite Pronouns

ضمایر نامعین در انگلیسی

در این درس آموزش زبان انگلیسی در وب سایت ایزولرن با موضوع ضمایر نامعین در زبان انگلیسی یا همان Indefinite Pronouns از مجموعه گرامر زبان انگلیسی در خدمت شما کاربران گرامی هستیم.

۱- ضمایر نامعین (مبهم) چه هستند؟

۲- انواع ضمایر نامعین(مبهم)

۳- کاربرد ضمایر نامعین(مبهم)

۴- نکات مهم و کاربردی در مورد ضمایر نامعین(مبهم)

 

ARVE Error: Invalid URL https://dl.izolearn.com/website/Englishfree/33-indefinite pronouns.mp4 in url
ARVE Error: Mode: lazyload not available (ARVE Pro not active?), switching to normal mode

ضمایر نامعین چه هستند؟

ضمایر نامعین آن هایی هستند که به یک یا چند شئ، اشخاص و مکان های نامشخص اشاره دارند. آنها نامعین نامیده می شوند به این دلیل که شی دقیق، شخص خاص و یا محل دقیق آن ها را نشان نمی دهند. به بیان دیگر از ضمایر نامعین یا Indefinite Pronouns برای اشاره کردن به افراد یا اشیاء استفاده می کنیم بدون آنکه بگوییم ان اشخاص یا اشیاء چه هستند. ما از ضمایری که به body- یا one- ختم می شوند برای افراد و از ضمایری که به thing- ختم می شوند برای اشیاء استفاده می کنیم.

 

انواع ضمایر نامعین

 

no other Quantifiers(کمیت سنج) some every any
nothing either All something everything Anything
Nobody neither much Someone everybody anybody
No one another many Somebody everyone Anyone
Nobody else Each other Plenty Something else
others most
One another more
several
enough

(a) few

(a) little

less
least
one
both
none

 

کاربرد ضمایر نامعین (مبهم)

 

۱- به طور کلی Some و every و مشتقات آن ها در جملات مثبت و any و مشتقات آن در جملات سوالی و منفی و مشتقات no هم در جملات منفی کاربرد دارند.

 

Someone ate my cake.

یکی(یک نفر) کیک مرا خورد.

I know someone who can help you.

من یکی را می شناسم که می تواند به تو کمک کند.

I’m sure that she has something to say.

من مطمئنم که او چیزی برای گفتن دارد.

 

She thinks that somebody is in that room.

او فکر می کند که کسی در آن اتاق است.

Everyone should bring his father to the ceremony.

هر کس باید پدرش را به مراسم بیاورد.

Can you lend me some money? Sorry, I don’t have any.

می توانی مقداری پول به من قرض بدهی؟ متاسفم، هیچی ندارم.

The police suspected everybody in the meeting.

پلیس به همه افراد حاضر در جلسه مشکوک بود.

I told you everything about the accident, I have nothing to hide.

من همه چیز را راجع به تصادف به شما گفتم، چیزی برای پنهان کردن ندارم.

 

The question was so difficult that nobody knew it.

 

سوال آنقدر سخت بود که هیچکس جوابش را نمی دانست.

۲- ضمایری که body یا one دارند به شخص و آن هایی که thing دارند به اشیا اشاره دارند یا برای بیان ایده ،شرایط یا فعالیت ها به کار می روند.

 

Everyone should prepare his homework.

هر کس (همه) باید تکالیفش را آماده کند.

 

Nobody wants to lose his opportunity.

هیچ کس نمی خواهد که فرصتش را از دست بدهد.

 

Nothing can stop me from achieving my goal.

هیچ چیز نمی تواند مانع از دستیابی من به هدفم شود.

 

Everything was clear and easy to understand.

همه چیز شفاف و قابل فهم بود.

 

۳- Either و neither : either ( هم این و هم آن- هر کدام) و neither ( نه این و نه آن- هیچ کدام)

You can sit on either side of the table.

می توانید در هر دو طرف میز بنشینید.(هر طرف که می خواهید)

 

Neither of the movies is good.

هیچکدام از فیلم ها خوب نبودند.

 

۴- Some در دو جا استفاده می شود

۱٫ به معنی بعضی یا تعدادی که فعل جمع با آن می آید.

 

Some guests were from Germany and Some from Italy.

بعضی از مهمان ها از آلمان و بعضی از ایتالیا بودند.

 

۲٫ به معنی قسمتی از چیزی به کار می رود

Some of that money was spent for the wedding.

قسمتی از آن پول خرج عروسی شده بود.

 

Some با اسامی غیرقابل شمارش به معنی مقداری هست.

There is some water on the floor.

مقداری آب کف زمین است.

 

۵- None (هیچ- هیچ کس- هیچ کدام) به جای افراد و اشیا.

• فعل با none هم مفرد می آید و هم جمع.

 

None of these students passed the exam.

هیچ یک از این دانشجویان در امتحان قبول نشدند.

 

He told me all the news but none of it was true.

او همه اخبار را به من گفت ولی هیچکدام درست نبودند.

 

۶- Other (دیگری-جدای از کسی که ذکر شده) و others (دیگران نه ما)

 

I like spicy chicken while others may like it differently.

من جوجه ادویه زده دوست دارم در حالی که بقیه ممکن است شکل دیگری دوست داشته باشند.

 

Ali, Reza and two other students were in that building.

علی، رضا و دو دانشجوی دیگر در آن ساختمان بودند.

 

۷- Another ( یکی دیگر از همان چیز یا گروه)

The hamburger was so good that he ordered another one.

همبرگر آنقدر خوب بود که او یکی دیگر سفارش داد.

 

۸-  One another, each other ( یکدیگر-همدیگر)

Each other بین دو نفر است و one another بین چند نفر.

These two swimmers compete with each other.

این دو شناگر با هم رقابت می کنند.

 

These four swimmers are competing with one another.

 

این چهار شناگر با یکدیگر رقابت می کنند.

 

۹- One (شخص به طور کلی -شی)

فعل به صورت مفرد می آید.

 

One should adapt himself to any situation.

 

شخص باید خودش را با هر شرایطی وفق دهد.

 

Which T-shirt would you prefer? I prefer the white one.

 

کدام تی شرت را ترجیح می دهی؟ من سفید را ترجیح می دهم.

 

Can one swim in this river?

آیا کسی می تواند در این رودخانه شنا کند؟

 

۱۰- All( همه- هر چیزی- تماما)

معمولا اگر در مورد انسان و یا جانداران استفاده شود فعل به صورت جمع و در مورد غیر جانداران فعل به شکل مفرد می آید.

All of us want to get promotion. (جمع)

 

همه ما می خواهیم ترفیع بگیریم.

All is between two tribes. (مفرد)

همه چیز بین دو قبیله است.

All have migrated. (جمع)

همه مهاجرت کردند.

 

۱۱- Both (هر دو- دو چیز یا دو شخص با هم)

با فعل جمع می آید

Both girls and boys should participate in the ceremony.

 

هم دخترا و هم پسر ها باید در مراسم شرکت کنند.

 

I negotiated with agents. Both were content to cooperate with us.

من با نماینده ها مذاکره کردم. هر دو راضی بودند که با ما همکاری کنند.

 

برای اسامی قابل شمارش از many- several – (a) few و برای اسامی غیر قابل شمارش از much- (a) little-less-least و از more-most-plenty of- enough هم برای اسامی قابل شمارش و هم غیر قابل شمارش استفاده می کنیم.

Many confessed so far.

خیلی ها تا الان اعتراف کردند.

 

Several accidents were seen during this week.

 

چندین تصادف در این هفته دیده شده است.

Much has been argued about this election.

 

مطالب زیادی در مورد این انتخابات مورد بحث قرار گرفته است.

 

Little is available about his works.

چیز های کمی راجع به آثارش در دسترس است.

 

The more healthy food you eat the less chance you have of getting disease.

هر چه غذاهای سالم تری مصرف کنی، شانس کمتری داری که بیمار شوی.

 

I have eaten enough.

به اندازه کافی خورده ام.

 

Most have accepted to come to the meeting.

 

اکثرا قبول کرده اند که به جلسه بیایند.

 

۱۲- Else (دیگر). برای اشاره کردن به شخص دیگر یا شی دیگر جدای از آنچه که بیان شده است.

I want someone else to explain this matter.

من شخص دیگری را می خواهم که این مورد را توضیح دهد.

Can you bring something else as a document to help you?

آیا می توانی چیز دیگری به عنوان مدرک بیاوری که به تو کمک کند؟

 

نکات مهم و کاربردی در مورد ضمایر نامعین(مبهم)

 

۱- یکی از مهم ترین نکات در رابطه با ضمایر نامعین مطابقت آن ها با فعل است که با بعضی فعل مفرد، با بعضی جمع و با بعضی دیگر هم فعل مفرد و هم جمع می تواند بیاید. برای ساده سازی این مطلب در جدول زیر این مورد را مشخص کردیم.

 

فعل ضمایر نامعین
 

 

 

مفرد

another
anybody
anyone
everything
everybody
everyone
something
Someone
Somebody
Something else
either
neither
each
nothing
Nobody
No one
nothing
(a) little
less
least
Much
جمع both
(a)few
several
many
others
 

 

مفرد/ جمع

 

all
any
some
more
most
none
enough
plenty

 

۲- تفاوت های everybody –everyone- به طور کلی هر دو می توانند جایگزین هم بشوند.

 

• در انگلیسی آمریکایی everybody در مکالمات رایج تر و غیر رسمی تر از everyone هست.

تفاوت دیگر این است که everybody را به عنوان یک مجموعه در نظر می گیرند و everyone را هر شخص به شکل انفرادی.

 

• در انگلیسی بریتانیایی اگر شخص برای ما آشنا باشد از everyone و زمانی که آشنا نباشد از everybody استفاده می کنیم. در مورد somebody و someone هم صدق می کند.

مثال:

Someone is knocking on the door.

یکی در می زند(یکی از افرادی که من می شناسم و منتظرش بودم) مثلا منتظر مهمان های تولدتان هستید، شما نمی دانید که کی پشت در هست، ولی یقینا از افرادی هست که دعوت کرده اید

 

Somebody is knocking on the door.

یکی در می زند(یکی که شما هیچ ایده ای ندارید که کی هست و هر کسی می تواند باشد)

 

۳- می توان از صفت بعد از ضمایر استفاده کرد و از این طریق اطلاعات بیشتری را به جمله اضافه کنیم.صفت بعد از ضمایر می آید.

What is desired is someone skillful.

چیزی که می خواهیم، شخصی ماهر است.

He is considering everything unbearable in his workplace.

او همه چیز را در محل کارش غیر قابل تحمل می پندارد.

 

کاربرانی که این درس را مطالعه نموده اند به مطالب زیر نیز علاقه مند بوده اند

 

4.7/5 ( 6 نظر )
4.2 5 votes
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در این دیدگاه
اطلاع از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
Would love your thoughts, please comment.x