جدول،نمودار،فرایند و گراف در رایتینگ آیلتس

در بخش رایتینگ آیلتس تسک ۱ آزمون آکادمیک از ما خواسته میشود در مورد یک نمودار خطی ، نمودار میله ای ، نمودار دایره ای ، جدول، شکل و یا نقشه ای که می بینیم یک گزارش بنویسیم. این قسمت با تسک ۲ رایتینگ بسیار متفاوت است زیرا این گزارش یک مقاله نیست بلکه یک گزارش واقعی است. پس یادتان باشد که در این قسمت قرار نیست نظرات خود را بنویسید.

نکته ی بعدی که باید در نظر داشته باشید این است که در این قسمت هیچ نتیجه گیری ای نمیکنیم. اما میتوانیم یک خلاصه ای از شکل ارائه دهیم که به آن overview گفته میشود.

این قسمت از آزمون از ۶ نوع chart تشکیل میشود پس ۶ نوع سوال وجود دارد:

انواع نمودار در آزمون آیلتس

۱- نمودار خطی (line graph): نموداری است که در آن یک یا چند خط روند تغییرات یک یا چند متغیر را نشان می دهند.

۲- نمودار میله ای (bar chart) : اطلاعات این نمودار با استفاده از چند میله نمایش داده می شوند.

۳- نمودار دایره ای (pie chart): در این نوع نمودار اطلاعات با استفاده از یک دایره که به بخش های مختلف تقسیم شده نشان داده می شوند.

۴- جدول (table): هر سطر یا یک ستون از هر جدول متغیر های متفاوتی را نشان میدهد.

۵- تصویر مقایسه ای (comparing diagram): دو یا چند تصویر مشابه و متفاوت هستند که باید باهم مقایسه شوند.

۶- تصویر فرآیندی (process diagram): شامل تصاویری از یک فرآیند هستند که از یک نقطه شروع میشوند و و در نقطه دیگر به پایان میرسند یا فرآیندهایی که یک چرخه را به نمایش میگذرند.

وجه اشتراکی که بین ۴ گزینه ی اول وجود دارد این است که این ۴ نوع سوال همگی شامل اعداد هستند (اعداد را نشان میدهند). یعنی نیاز است به گزارش یک سری اعدادی که در شکل میبینیم بپردازیم.

پس نکات مهم در این ۴ حالت این است که بتوانیم اعداد را توضیح دهیم و یا اگر لازم بود آنها را با هم مقایسه کنیم و یا تفاوت آنها را در گذر زمان نشان دهیم (آیا افزایش داشته اند؟ کاهش داشته اند؟).

در مورد نوع ۵ هم همانطور که از اسم پیداست فقط لازم است بتوانیم یک شکل را توضیح دهیم و مقایسه کنیم البته در این نوع سوال اعداد وجود ندارند.

فقط در مورد نوع سوالات با تیپ نوع ۶ هم باید اطلاعات داشته باشیم که کمی با ۵ مورد اول متفاوت است که در درسی جداگانه به آن خواهیم پرداخت.

اولین نکته ی مهم که باید بدانیم بررسی ساختار متن در این قسمت از آزمون است.

ساختار در انواع سوالات یکسان است. ساختار این متن از ۴ پاراگراف تشکیل میشود.

۱- مقدمه

۲- خلاصه (ویژگی های کلیدی)

۳- بدنه (جزئیات)

۴- بدنه (جزئیات)

مقدمه در تسک ۱ آکادمیک 

در اولین پاراگراف که مربوط به مقدمه است کاری که لازم است انجام دهید پارافریز (paraphrase) کردن صورت سوال است. واژه paraphrase و یا پارافریز در فارسی به عنوان بازنویسی ، خلاصه نویسی ، نقل قول غیرمستقیم، مشابه نویسی ، و غیره معنی شده است و منظور از آن یعنی حفظ معنی و مفهوم جمله ولی تغییر در ساختار و ترکیب کلمات و استفاده از کلمات هم معنی و هم خانواده .

Paraphrase یک فعل است، که به معنی دوباره نوشتن یک عبارت و یا جمله است. جمله ی پارافریز شده باید معنی جمله ی اول را داشته باشد اما با لغات و ساختار متفاوت.
در پاراگراف اول کار بسیار ساده ای داریم و آن هم نوشتن یک یا نهایتا ۲ جمله به شکل پارافریز شده است. بخش به بخش سوال را با نوشتن کلمات هم معنی و هم خانواده و در مقدمه ی خود مینویسیم. اما چیزی که نیاز است به آن توجه کنید این است که لازم نیست تمامی کلمات را عوض کنید همین که کلمات کلیدی سوال را تغییر دهید کافی است.

 خلاصه یا Overview در تسک ۱ آکادمیک

در این پاراگراف باید به دنبال توصیف نکات مهم شکل باشیم. در این پاراگراف از آوردن اعداد، درصد، و آمار و ارقام خودداری کنید. خیلی وارد جزئیات نشوید، چون یک خلاصه ی کلی است. نهایتا ۲ تا ۳ جمله بنویسید.

۲ یا ۳ تا از مهم ترین ویژگی های موجود در شکل را پیدا کرده و درباره ی آنها بنویسید. استفاده از صفات مقایسه ای و عالی (comparative and superlative adjectives) بسیار مفید است. در ابتدای نوشتن پاراگراف خلاصه استفاده از کلمه ی overall که به معنی در کل است، بسیار خوب است.

حتما بخوانید(مقاله مرتبط) : نوشتن overview در تسک ۱ رایتینگ آیلتس

 بدنه (جزئیات) در تسک ۱ آکادمیک

در پاراگراف های ۳ و ۴ وارد جزئیات میشویم. در این پاراگراف ها از اعداد و ارقام استفاده می کنیم. برای هر جمله ای که مینویسید اعداد موجود مربوط در شکل را توضیح دهید.

میتوانید در پاراگراف ۳ درباره ی شباهت ها و در پاراگراف ۴ هم درباره ی تفاوت ها بنویسید.

فراموش نکنید که در این قسمت از رایتینگ یعنی تسک ۱ هیچ نتیجه گیری ای ننویسید.

بررسی نمودار میله ای در آیلتس

در این آموزش برای مثال به بررسی سوال نمودار میله ای یا همان bar chart میپردازیم.

یک نمودار میله ای میتواند اعدادی را نشان دهد که در طول زمان تغییر میکنند.

برای مثال اگر موضوع یک نمودار میله ای تعداد گوشی های استفاده شده توسط مردم در ماه های مختلف در دو شهر باشد میتوانیم کنار محور عمودی تعداد گوشی های استفاده شده توسط مردم را ببینیم و در محور افقی ماه های متفاوت را میبینیم.

میتوانید ببینید که تعداد گوشی های استفاده شده در شهر ۱ به مرور زمان اضافه شده است اما در مورد شهر ۲ در ماه اول به ماه دوم و در ماه دوم به ماه سوم روند کاهشی و در ماه سوم به ماه چهارم روندی افزایشی داشته است.

اما نکته ی مهم این است که بدانید نمودار های میله ای همیشه زمان را نشان نمی دهند.

یک نمودار میله ای اغلب فقط اعداد را مقایسه می کند.

به عنوان مثال اگر موضوع یک نمودار میله ای تعداد مواد خوراکی متفاوت خریداری شده از دو مغازه در ماه فوریه باشد نمودار به شکل زیر می شود. تفاوت این نمودار با نمودار بالایی در این است که این بار اعداد مختلف فقط در یک ماه مقایسه شده اند: ماه فوریه و نه در طول زمان.

اگر به محور افقی دقت کنید میبینید که دیگر زمان نداریم بلکه کالاهای مختلف خریداری شده را داریم. پس نمیتوانیم درباره ی تغییر این کالاها در گذر زمان صحبت کنیم.

کاری که میتوانیم بکنیم این است که میتوانیم در دو سوپرمارکت یک کالا را مقایسه کنیم. یا حتی میتوانید دو کالا را در یک مغازه مقایسه کنید. مثلا یک بسته آدامس را با یک قرص نان در مغازه ی ۱ مقایسه کنید. پس در هر حالتی کاری که باید انجام دهید این است که میله ها را با هم مقایسه کنید.

بصورت کلی ساختار رایتینگ تسک ۱ را توضیح دادیم اما باز هم مرور می کنیم که در پاراگراف خلاصه یا همان overview یک مقایسه ی کلی بین نمودارهای میله ای در سوال داشته باشیم.

مثلا در سوال بالا میتوانیم بگوییم که بالاترین کالای خریداری شده در فروشگاه ۱ چیپس است و در فروشگاه ۲ تقریبا همه ی کالاها به یک اندازه خریداری شده اند. فراموش نکنید که در این قسمت از آوردن اعداد خودداری کنید.

در پاراگراف های ۳ و ۴ هم اعداد دقیق را با هم مقایسه کنید.

در مثال بالا میتوانید تعداد بطری های آب خریداری شده از هر دو مغازه را با هم مقایسه کنید. یا میتوانید عدد بیشترین کالای خریداری شده در هر دو مغازه را با هم مقایسه کنید یعنی تعداد چیپس خریداری شده در مغازه ی ۱ و تعداد خریداری شده نان در مغازه ی ۲٫ میتوانید مقایسه های بسیار زیادی را با استفاده از اعداد انجام دهید. اکنون بیایید به بررسی یک نمونه سوال بپردازیم.

The chart shows the expenditure of two cities on mobile phone in 2012.

این نمودار هزینه های خرج شده برای تلفن های همراه در دو شهر را در سال ۲۰۱۲ نشان می دهد.

همانطور که میبینید این سوال ما است. قدم به قدم تمامی مواردی که ذکر کردیم را در اینجا با هم مرور می کنیم.

در محور عمودی مقادیر متفاوت پول خرج شده را در واحد دلار میبینیم. در محور افقی ۵ نوع مختلف برند تلفن همراه را میبینیم. نمودار شهر کالیفرنیا آبی و شهر لندن قرمز است.
برای پارگراف اول لازم است که صورت سوال را پارافریز کنیم.

گفتیم که باید محتوا و مفهوم را نگه داریم اما از کلمات هم معنی و هم خانواده استفاده کنیم. البته نیاز نیست که تمامی کلمات عوض شوند، فقط کلمات کلیدی را تغییر دهیم کافی است. در یک یا نهایتا دو جمله.

برای مثال:

The chart illustrates the amount of money spent on 5 mobile phone brands (Samsung, LG, Apple, Nokia, and ZTE) in California and London in 2012.

همانطور که می بینید دو کلمه ی اول را تغییر ندادیم (the chart) چون یک نمودار همیشه یک نمودار است و نیازی به پارافریز کردن نیست.

بجای show از فعل illustrates استفاده کردیم. میتوانیم از عبارت فعلی gives information about هم استفاده کنیم. بجای کلمه ی expenditure از عبارت the amount of money spent استفاده کردیم که پارافریز خیلی خوبی هم میباشد.

چون داریم سوال را معرفی می کنیم فقط عدد ۵ را اضافه کردیم که نشان دهیم مقایسه قرار است بین ۵ برند صورت گیرد. میتوانید لیستی از دسته بندی ها ارائه دهید بشرطی که تعداد آنها خیلی زیاد نباشد، یعنی اگر ۸ تا و یا بیشتر بود این کار را نکنید. همانطور که می بینید دسته بندی سوال ۵ تا است و در داخل پرانتز لیست ۵ تا را آورده ایم.

استفاده از پرانتز برای آوردن اعداد و ارقام و اطلاعات و داده ها بسیار مناسب است. قسمت بعدی سوال in two cities است که ما در مقدمه اسم شهرها را آورده ایم: California and London. و در انتها سال را اضافه کردیم. توجه به سال بسیار مهم است چون باید بدانیم که با توجه به سال نیاز است از چه زمانی برای نوشتن جملات استفاده کنیم (حال، آینده، گذشته).

پاراگراف بعدی مهمترین پاراگراف است که همان خلاصه میباشد.

اگر پاراگراف خلاصه نداشته باشید نمره ی خوبی هم کسب نمی کنید.

باز هم به سوال نگاه می کنیم تا دنبال ویژگی های کلیدی نمودار بگردیم.

نکات کلیدی مربوط به نقاط بالا و پایین نمودارها هستند. برای مثال بالاترین مبلغ خرج شده برای شهر لندن روی گوشی سامسونگ بوده و برای شهر کالیفرینا هم همینطور. اما اگر به نقاط پایین نگاه کنیم میبینیم که پایین ترین مبلغ خرج شده برای شهر لندن روی گوشی نوکیا بوده و برای کالیفرنیا روی ZTE.

این ها میتوانند چند مورد از نکات کلیدی نمودار باشند.

باز هم دقت کنید. آیا نکات دیگری نیز هستند؟ بله.

در نمودار بیشتر چه رنگی را می بینید؟ قرمز یا آبی؟ کدام شهر پول بیشتری رو موبایل هزینه کرده است؟ مشخصا در نمودار بیشتر رنگ قرمز را می بینید. پس لندن پول بیشتری روی موبایل هزینه کرده است. اکنون به پاراگراف خلاصه دقت کنید (به زمان ها که گذشته است هم دقت کنید):

Overall, the expenditure of London was higher than that of California. Both the cities spent the most money on Samsung brand while in London the least amount of money was spent on Nokia handsets compared to ZTE in California.

همانطور که گفتیم در ابتدای پاراگراف میتوانیم از کلمه ی overall استفاده کنیم که آزمون گیرنده بتواند به راحتی متوجه شود که پاراگراف خلاصه ی ما کجاست.

همانطور که می بینید از سه ویژگی کلیدی استفاده کردیم. کدام شهر پول بیشتری را خرج کرده، بالاترین مبلغ و پایین ترین مبلغ خرج شده. خیلی غیرعادی و تقریبا غیرممکن است که فقط یک ویژگی کلیدی داشته باشید. اصولا ۲، ۳، ۴ و یا حتی در بعضی موارد ممکن است ۵ ویژگی کلیدی وجود داشته باشد. تعداد ویژگی ها بستگی به اطلاعات موجود در نمودار شما دارد.

در این پارگراف از عبارات و صفاتی برای مقایسه استفاده کردیم. همچنین از صفات مقایسه ای عالی (superlative) هم استفاده کردیم.

پاراگراف های ۳ و ۴ هم درباره ی جزئیات هستند.

دقت داشته باشید که نمیتوانید فقط یک پارگراف بدنه (جزئیات) داشته باشید.

میتوانیم دو حالت برای نوشتن این دو پاراگراف در نظر بگیریم.

در پاراگراف خلاصه به بالاترین مبلغ هزینه شده (Samsung)، Nokia و ZTE اشاره کردیم. پس میتوانیم در پاراگراف ۳ درباره ی این سه صحبت کنیم و در پاراگراف ۴ درباره ی دو برند دیگر (Apple, LG).

Body paragraph 3: Samsung, Nokia, ZTE

Body paragraph 4: LG, Apple

راه دیگری هم داریم. میتوانیم به نمودار دو شهر نگاه کنیم. می بینیم که در شهر لندن برای گوشی های Samsung, Apple, ZTE پول بیشتری هزینه کرده است تا شهر کالیفرنیا. پس میتوانیم در پاراگراف ۳ درباره ی این سه دسته و در پاراگراف ۴ درباره ی دو دسته ی دیگر که در شهر کالیفرنیا بیشتر از لندن است صحبت کنیم.

Body paragraph 3: Samsung, Apple, ZTE

Body paragraph 4: LG, Nokia

هر دو راه خوب هستند. حالا به مثال دقت کنید که مدل دوم را پیش گرفته است:

In terms of Samsung, London spent around $480000 on this as opposed to exactly $400000 in California. The expenditure on Apple handsets in London was higher than in California (about $400000 and $300000 respectively). In London, expenditure on ZTE (just over $350000) was over double that of California, which was around $150000.

استفاده از عبارت in terms of … بسیار مناسب است چون خواننده ی متن سریعا متوجه میشود که درباره ی کدام دسته بندی صحبت می کنیم.

دقت کنید که چون مقدار حدودی اعداد را داریم و نه تعداد دقیق نمیتوانیم دقیقا بگوییم spent $480000، چون مقدار تقریبی را داریم از کلمه ی around، about و یا approximately استفاده کنیم که به معنای حدودا است.

اما درباره ی کالیفرنیا میبینیم که نمودار دقیقا در خط ۴۰۰۰۰۰ دلار تمام شده است پس از کلمه ی exactly استفاده کردیم.

در جمله ی دوم یک مقایسه داریم.

دقت کنید که اگر این مقایسه را با اعداد نشان ندهیم نمره ی خوبی کسب نمی کنیم.

چون در این پاراگراف باید جزئیات عددی را بیاوریم. در این مثال اعداد داخل پرانتز آورده شده اند.

به کلمه ی respectively دقت کنید که به معنی به ترتیب است. این کلمه نشان می دهد که ترتیب اعداد مطابق با ترتیب کلمات در جمله ای است که نوشتیم. یعنی عدد اول ۴۰۰۰۰۰ دلار برای اسم اول یعنی لندن و عدد دوم ۳۰۰۰۰۰ دلار برای اسم دوم یعنی کالفرنیا است. پس هنگام استفاده از این کلمه به ترتیب کلمات و اعداد دقت کنید. اگر تصمیم گرفتید از این کلمه استفاده کنید لطفا لیست زیادی از اعداد را ننویسید چون چک کردن ترتیب برای آزمون گیرنده بسیار دشوار خواهد شد (مطمئن باشید که تک تک اعدادی که نوشتید توسط آزمون گیرنده چک خواهد شد).

باز هم در این پاراگراف از عبارات مقایسه ای استفاده کردیم.

نکته ی بعدی این است که در رایتینگ تسک ۱ میتوانید از سمبل ها برای واحد ارز، از علامت درصد و چیزهای دیگر استفاده کنید. در مثال از سمبل $ بجای استفاده و تکرار کلمه ی دلار استفاده شده است.

در آخر هم پاراگراف ۴ مثال:

On the other hand, the amount of money paid out on the remaining brands was higher in California. Above $400000 was spent by people in this city on LG handsets which was more than people in London who spent around $360000. Neither of the cities spent much money on Nokia which accounted for about $180000 of expenditure in California but under $100000 in London.

در پاراگراف نهایی هم درباره ی دو دسته ی باقیمانده صحبت شده است.

همانطور که می بینید عبارت on the other hand یعنی از طرف دیگر نشان میدهد که قرار است اطلاعات موجود در این پاراگراف به نوعی با پاراگراف قبلی متفاوت باشد.

باز هم هنگامی که عدد دقیق نداشتیم از عبارات حدودی استفاده کردیم مانند above, around, under.

تمامی اطلاعات را با اعداد و ارقام آوردیم. از عبارات مقایسه ای استفاده کردیم.

در این پاراگراف ها هم بجای تکرار زیاد کلمه ی mobile phone از کلمه ی handset هم استفاده شده است.

امیدوارم این آموزش جدول ، نمودار ، فرایند و گراف در رایتینگ آیلتس و بررسی کامل نمودار میله ای از وب سایت ایزولرن برای شما موثر بوده باشد.

کاربرانی که این مطلب را مطالعه نموده اند به مطالب زیر نیز علاقه مند بوده اند