در این درس آموزش زبان انگلیسی از وب سایت ایزلرن – آموزش آنلاین ویدیویی به بررسی نحوه ساختن قید از صفت می پردازیم.
نحوه ساختن قید از صفت در زبان انگلیسی
در این مطلب قصد داریم نحوه ساختن قید از صفت در زبان انگلیسی و همچنین نکات آموزنده و کاربردی درباره ی قیدها در انگلیسی را به شما زبان آموزان عزیز آموزش دهیم.
اما قبل از اینکه به بحث و بررسی موضوع اصلی بپردازیم , لازم است تعریفی مختصر از صفت و قید داشته باشیم که قطعا برای درک موضوع کمک کننده خواهد بود.
تعریف صفت ( adjective) : صفت ، کلمه یا مجموعه ای از کلمات است که اسم و یا ضمیر را توصیف (modify) می کند و در انگلیسی اغلب (نه همیشه) قبل از اسم قرار می گیرد.
There is a red ball in the yard.
یک توپ قرمز در حیاط وجود دارد.( کلمه red برای اسم ball یک صفت است )
She is a pretty girl.
او دختر جذابی است.( صفت pretty , اسم girl را توصیف می کند.)
نکته : گاهی ممکن است صفت بعد از اسم بیاید ، در اینصورت حتما باید بعد از افعال ربطی ( linking verbs) بکار رود؛ مهمترین نوع افعال ربطی در انگلیسی فعلهای to be می باشند ولی فعل های ربطی به این دسته محدود نمی شوند .
در جدول زیر چند نمونه از انواع افعال ربطی ارائه شده است:
stay
ماندن |
appear
به نظر رسیدن |
to be
بودن |
smell
بوی خاصی داشتن |
remain
باقی ماندن |
become
شدن, گردیدن |
taste
طعم داشتن |
turn
گردیدن |
seem
به نظر رسیدن |
look
ظاهر و جلوه داشتن |
sound
صدای خاصی داشتن |
feel
حس خاصی داشتن |
مثال های زیر را ببینید:
That baby is cute.
آن کودک خیلی زیباست.
Getting job has become really difficult these days.
شغل پیدا کردن در این دوران واقعا سخت شده است.
In the fall, leaves turn to yellow.
در پاییز برگها زرد می شوند.
His coat looks very old.
کت او خیلی کهنه به نظر می رسد.
These cookies smell good.
این کلوچه ها بوی خوبی دارند.
تعریف قید (adverb): قید ها معمولا حالت و کیفیت فعل را توصیف می کنند اما علاوه بر توصیف فعل، قید می تواند یک صفت و یا یک قید دیگر در جمله را نیز توصیف کند .
قیدها در جمله به پرسشهایی نظیر چگونه؟( how) ,چه وقت؟(when), کجا؟( where) , چرا؟( why) و … پاسخ می دهند.
به مثالها توجه کنید:
Calmly
به آرامی |
Quickly
به سرعت, سریع |
Slowly
به آهستگی |
Wisely
عاقلانه |
Extremely
بی نهایت |
Suddenly
بطور ناگهانی |
Simply
به سادگی |
Finally
درنهایت |
Actually
در حقیقت |
به چند مثال توجه کنید:
She drives slowly.
او به آهستگی رانندگی می کند.( قید slowly چگونگی رانندگی یعنی فعل drivesرا توصیف می کند.)
He speaks quickly.
او بسرعت صحبت می کند.( قید quickly نحوه ی صحبت کردن یعنی فعل speaks را توصیف می کند.)
My mom behaves calmly.
مادرم به آرامی رفتار می کند.( قید calmly حالت رفتار را نشان می دهد)
She arrives in10 minutes.
او تا ۱۰ دقیقه دیگر می رسد.( قید زمان به پرسش “چه وقت” پاسخ می دهد.)
Children play outside.
بچه ها بیرون بازی می کنند.( قید مکان به پرسش ” کجا ” پاسخ می دهد.)
The music band performed beautifully good song.
باند موسیقی ,ترانه ی خوب را به زیبایی اجرا کرد. ( اینجا قید beautifully , صفت good را توصیف می کند.)
The girl on the stage acting extremely well.
دختر روی صحنه بی نهایت خوب ایفای نقش می کند.( در اینجا قید extremely , قید well را توصیف می کند.)
ساختن قید از صفت در انگلیسی
قاعده ی کلی برای ساختن قید از صفت در انگلیسی بسیار راحت است و معمولا با افزودن پسوند ly- به آخر صفات ساخته می شود. اما ساختن قید همیشه اینطور نیست و یکسری از قیدها از قانون های خاصی پیروی می کنند که در ادامه به آنها بطور مفصل تری خواهیم پرداخت.
در ابتدا به قید هایی که از قانون کلی پیروی می کنند در جدول زیر توجه کنید:
قیدهای با قاعده
همانطوری که گفتیم ساختن قید از صفت در این دسته از قیدها به راحتی و تنها با اضافه کردن ly- به آخر صفات ساخته می شوند:
قید | صفت
|
slowly
به آهستگی, به آرامی |
slow
آرام, آهسته |
carefully
با دقت |
careful
دقیق |
clearly
به وضوح |
clear
واضح |
directly
مستقیما |
direct
مستقیم |
exactly
دقیقا |
exact
دقیق |
recently
اخیرا |
recent
اخیر |
really
واقعا |
real
واقعی |
- دسته ی دیگری از قید ها هستند که از قانون های زیر تبعیت می کنند:
- صفت هایی که به y- ختم می شوند، در ساختن قید از صفت، اگر حرف قبل از y بی صدا consonant باشد، در هنگام افزودن ly- , y به i تبدیل می شود :
قید |
صفت |
easily
به راحتی |
easy
راحت |
angrily
با عصبانیت |
angry
عصبانی |
luckily
خوشبختانه |
lucky
خوش شانس |
hungrily
با گرسنگی |
hungry
گرسنه |
crazily
دیوانه وار |
crazy
دیوانه |
happily
با خوشحالی |
happy
خوشحال |
lazily
با تنبلی |
lazy
تنبل |
به چند مثال توجه کنید:
The cat climbed the tree easily.
گربه به راحتی از درخت بالا رفت.
Luckily, I got a perfect job.
خوشبختانه، شغل عالی پیدا کردم.
She sat and happily opening her album.
او نشست و با خوشحالی آلبومش را باز کرد.
۲٫ صفت هایی که به le- و able – و ible- ختم می شوند, هنگام افزودن ly- , e با y جایگزین می شود:
قید | صفت |
gently
با ملایمت , با مهربانی |
gentle
ملایم , مهربان |
probably
احتمالا, شاید |
probable
احتمالی |
terribly
ترسناکانه |
terrible
ترسناک |
comfortably
به راحتی |
comfortable
راحت |
incredibly
بطورباورنکردنی |
incredible
باور نکردنی |
جملات زیر را ببینید:
She closed the window gently.
او پنجره را به آرامی بست.
I will probably see you tomorrow.
فردا احتمالا شما را خواهم دید.
He was terribly injured.
او بطور وحشتناکی آسیب دیده بود.
I am sitting comfortably.
من به راحتی نشستم.
Incredibly, he got there on time.
بطور باور نکردنی, او سر وقت آنجا رسید.
۳٫ صفاتی که به ic- ختم می شوند, هنگام تبدیل شدن به قید, پسوند ally- به آخرشان اضافه می شود:
قید | صفت |
Basically
اساسا |
Basic
اساسی |
Tragically
بطور غم انگیزی |
Tragic
غم انگیز |
Ironically
از روی طعنه |
Ironic
طعنه آمیز |
Economically
بطور اقتصادی |
Economic
اقتصادی |
Realistically
واقع بینانه |
Realistic
واقع بین |
Historically
بطور تاریخی |
Historic
تاریخی |
Enthusiastically
مشتاقانه |
Enthusiastic
مشتاق |
نکته: استثنائا صفت public هنگام تبدیل شدن به قید بصورت publicly در می آید.
به چند مثال زیر توجه کنید:
Basically, this gun is designed to kill people.
اساسا این تفنگ برای کشتن مردم طراحی شده است.
He speaks realistically and hadn’t a hope.
او واقع بینانه صحبت می کند و امیدی نداشت.
The plan was enthusiastically welcomed by people.
طرح مشتاقانه از طرف مردم استقبال شد.
۴٫ صفاتی که به e- ختم می شوند, هنگام تبدیل شدن به قید, e- آخر آنها حذف نمی شود و ly- به آخرشان افزوده می شود :
قید | صفت |
Nicely
به خوبی |
Nice
خوب |
Politely
مودبانه |
Polite
مودب |
Definitely
قاطعانه |
Definite
قطعی |
Exttemely
با افراط |
Extreme
بینهایت |
Absolutely
مطلقا, کاملا
|
Absolute
مطلق |
I shall definitely sign the contract.
من قاطعانه قرارداد را امضا خواهم کرد.
Absolutely, he trusted her.
او کاملا به او اعتماد داشت.
نکته مهم: صفات true, whole, due از این قاعده مستثنی هستند و هنگام تبدیل شدن به قید و افزودن ly- , e- آخر حذف می شود.
قید | صفت |
Truly
بدرستی, حقیقتا |
True
درست |
Wholly
کاملا |
Whole
کامل |
Duly
به نحو شایسته |
Due
شایسته |
The manager speaks truly.
مدیر صادقانه صحبت می کند.
He did his duty duly.
او وظیفه اش را به نحو شایسته انجام داد.
۵٫ صفاتی که به l- ختم می شود, هنگام تبدیل شدن به قید ,ly- به آخر آنها افزوده می شود ولی در این مورد هم استثنا وجود دارد.
قید | صفت |
Beautifully
به زیبایی |
Beautiful
زیبا |
Carefully
با دقت |
Careful
دقیق |
Hopefully
امیدوارانه |
Hopeful
امیدوار |
Specially
بطور خاص |
Special
خاص |
Fully*
کاملا,سیر |
Full
پر |
*در صفت full , l- آخر حذف می شود و پسوند ly- به آخرآن اضافه می شود .
She studied carefully for the exam.
او با دقت برای امتحان خواند.
Hopefully, they will win the game.
امیدوارانه آنها بازی را خواهند برد.
I fully understand what she said.
من کاملا متوجه شدم که او چه گفت.
۶٫ تعداد کمی از قید ها پسوند (ward(s- یا wise – دارند:
(Downward(s
به سمت پایین |
(Upward(s
به سمت بالا |
(Inward(s*
به سمت داخل |
Likewise
شبیه |
Clockwise
ساعتگرد |
(Eastward(s
به سمت شرق |
*کلمه inward با s- در انگلیسی بریتانیایی و بدون s- در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد. این قاعده برای سایر کلمات مشابه نیز کاربرد دارد.
مثالها:
Fold the edges of the tissue inward(s).
لبه های دستمال را به طرف داخل تا کنید.
He droped the harmer downward(s).
او چکش را پایین انداخت.
Turn the cap clockwise.
درپوش را ساعتگرد بچرخانید.
انواع قید ها
۱٫ قیدهای حالت( adverbs of manner)
معمولا با افزودن ly- به آخر صفت ساخته می شود و اغلب فعل , صفت یا قید های دیگر را توصیف می کند و جایگاه قید حالت در جمله اغلب بعد از فعل اصلی است.
مثال:
قید | صفت |
slowly
به کندی |
slow
کند |
carefully
با احتیاط |
careful
دقیق,محتاط |
perfectly
کاملا |
perfect
کامل |
colorfully
رنگارنگ |
colorful
رنگی |
quickly
بسرعت |
quick
سریع |
She speaks slowly.
او به آهستگی صحبت می کند.( قید حالت صحبت کردن را توصیف می کند.)
He walked quickly into the shop.
او به سرعت به داخل مغازه رفت.( قید, حالت راه رفتن را توصیف می کند.)
Clothes are rather expensive here.
اینجا لباسها نسبتا گران است.( rather قیدی است که صفت expensive را توصیف می کند.)
He always drives very carefully.
او همیشه با احتیاط رانندگی می کند.( کلمه very قیدی است که قید carefully را توصیف می کند.)
۲٫ قیدهای تکرار frequency) adverbs of)
برای مشخص کردن دفعات تکرار عملی استفاده می شوند. محل قرار گرفتن قیود تکرار در جمله بعد از فعل to be و قبل از فعل اصلی است و گاهی هم در آخر جمله می آیند.
اسامی قیود تکرار عبارتند از:
He always drinks dark coffee. او همیشه قهوه تلخ می خورد. |
Always
همیشه |
I usually go to school on foot. من همیشه پیاده به مدرسه می روم. |
Usually
معمولا |
Mary often sees him at the bar. مری اغلب او را در بار می بیند. |
Often
اغلب |
Jack sometimes studies English. جک گاهی اوقات انگلیسی می خواند. |
Sometimes
گاهی اوقات |
I never want to see her. هرگز نمی خواهم او را ببینم. |
Never *
هرگز |
My brother worked hardly. برادرم به سختی کار کرد. |
Hardly*
به سختی |
I rarely drive at high speed. من به ندرت با سرعت زیاد رانندگی می کنم. |
Rarely*
به ندرت |
We seldom get the chance to visit her. ما به ندرت شانس ملاقات او را داریم. |
Seldom*
به ندرت |
He spoke slowly. I could scarcely hear what he said. او خیلی آرام صحبت کرد.به سختی شنیدم او چه گفت. |
Scarcely*
به ندرت |
*این قیدها مفهوم جمله را منفی می کنند و نیازی به not ندارند.
۳٫ قیدهای کمیت یا مقدار ( adverb of quantity)
قیدهایی که مفهوم مقدار و اندازه و درجه را می رسانند.
already
تاکنون |
little
کم |
only
فقط, تنها |
much
زیاد |
enough
کافی |
quite
کاملا |
partly
تا حدی |
very
زیاد |
still
هنوز |
fairly
بطور میانه, منصفانه |
rather
نسبتا |
almost
تقریبا |
مثال:
The movie was quite interesting.
فیلم کاملا جذابی بود.
She behaves very gently.
او خیلی مهربانانه رفتار می کند.
Butterfly is more colorful.
پروانه بسیار رنگارنگ است.
۴٫ قیود تاکید ( intensive adverbs)
این قیود برای تاکید در جمللات بکار می روند.
just
فقط |
too
خیلی |
at least
حداقل |
really
واقعا |
seriously
جدی |
even
حتی |
at most
حداکثر |
only
فقط, تنها |
مثال:
Clean your room at least twice a week.
لطفا اتاقت را حداقل دو بار در هفته تمیز کن.
There is only one pen in the pencil case.
فقط یک خودکار در جامدادی وجود دارد.
I don’t even know her name.
حتی اسمش را نمی دانم.
۵٫ قیود استفهامی ( interrogative adverbs)
این قیود برای سوال و پرسش بکار می روند.
How many
چه تعداد؟ |
How
چطور؟ |
When
چه وقت؟ |
Where
کجا؟ |
How much
چه مقدار؟ |
Who
چه کسی؟ |
What
چه چیزی؟ |
Why
چرا؟ |
مثال:
Where are you from?
اهل کجا هستید؟
What time is it?
ساعت چند است؟
How much sugar is there?
چه مقدار شکر وجود دارد؟
۶٫ قید مکان ( averb of place)
قیدهای مکان ,محل وقوع قید را نشان می دهند.
there
آنجا |
outside
بیرون |
here
اینجا |
abroad
خارج |
behind
کنار |
in
داخل |
everywhere
هر جا |
around
اطراف |
down
پایین |
out
بیرون |
anywhere
هیچ جا |
away
دور از |
مثال:
The cat vanders around the building.
گربه اطراف ساختمان پرسه می زند.
Children plays outside.
بچه ها بیرون بازی می کنند.
The table is behind the sofa.
میز کنار مبل قرار دارد.
۷٫ قید زمان(averb of time)
قیدهای زمان , زمان وقوع قید را نشان می دهند.
tomorrow
فردا |
lately
اخیرا |
during
در طول |
after
بعد |
while
در حین |
next
بعدی |
finally
بلاخره |
before
قبل |
yesterday
دیروز |
recently
اخیرا |
last
آخر |
already
قبلا |
مثال:
Finally, he passed the exam.
بالاخره در امتحان قبول شد.
She always does homework after the class.
او همیشه بعد از کلاس ,تکالیفش را انجام می دهد.
The phone rang while Iwas studying.
تلفن زنگ خورد وقتی داشتم مطالعه می کردم.(در حین مطالعه ,تلفن زنگ خورد.)
ترتیب قرار گرفتن انواع قید ها در جمله
قید زمان+ قید مکان+ قید حالت+ مفعول+ فعل+ فاعل
She ate her breakfast very quickly in the kitchen this morning.
امروز صبح , او صبحانه اش را خیلی سریع در آشپزخانه خورد.
نکات مهم
• بعضی از صفات به ly ختم می شوند و شکلی به ظاهر شبیه قید دارند. دقت کنید که در بحث تشخیص و ساختن قید از صفت این صفت ها را با قید ها اشتباه نگیرید.
مهمترین آنها عبارتند از:
fatherly
پدرانه |
friendly
دوستانه, صمیمی |
elderly
سالمند |
lovely
دوست داشتنی |
sisterly
خواهرانه |
likely
احتمالی |
ugly
زشت |
deadly
کشنده |
worldly
جهانی |
lonely
تنهایی |
silly
احمقانه |
motherly
مادرانه |
kingly
شاهانه |
lively
با نشاط |
مثال:
That baby has a lovely face.
آن کودک چهره دوست داشتنی دارد.
Doctors fear some deadly diseases.
دکترها از تعدادی بیماری کشنده واهمه دارند.
His freinds always told him he was ugly.
دوستانش همیشه می گفتند که او زشت است.
نکته: اگر بخواهیم از کلمات بالا به عنوان قید استفاده کنیم بدلیل اینکه خود کلمه ly دارد و اگر بخواهیم یک ly دیگر که نشانه ی قید است به آن اضافه کنیم تلفظ خیلی دشوار می شود, پس ناگذیر این صفات را در عبارت زیر قرار می دهیم و به عنوان قید از آن استفاده می کنیم:
In a/an ———- manner/way/fashion
In a freindly manner
In a silly way
…
I kept the disscusion in a freindly manner.
من بحث را دوستانه ادامه دادم.
He is acting in a silly way.
او به طرز احمقانه ای رفتار می کند.
• تعدادی قید در انگلیسی هستند که پسوند ly نمی پذیرند و بدون آن بکار می روند:
low
پایین |
fast
سریع |
long
طولانی |
hard
سخت , به سختی |
soon
به زودی |
short
کوتاه |
near
نزدیک |
early
زود |
high
بلند |
wrong
نادرست |
much
زیاد |
deep
عمیق |
straight
مستقیم |
still
هنوز |
late
دیر |
right
راست, درست |
near
نزدیک |
outside
بیرون |
left
چپ |
مثال:
قید | صفت |
I drive the car very fast. من خیلی تند رانندگی می کنم. |
The car is fast. ماشین سریعی است. |
They work hard at school. آنها به سختی در مدرسه کار می کنند. |
This issue seems hard. این مسئله به نظرسخت می آید. |
She thinks in deep. او بطور عمیق فکر می کند. |
The lake is deep. دریاچه عمیق است. |
نکته : این کلمات به عنوان صفت نیز استفاده می شوند. اگر قبل از اسم یا بعد از افعال ربطی linking verb قرار بگیرند, قطعا نقش صفت دارند؛ اما اگر بعد از فعل اصلی ( هر فعلی به جز افعال ربطی) بکار روند, در نقش قید هستند. به جدول فوق دقت کنید.
نکته : بعضی از کلمات بالا با ly هم بکار می روند که در اینصورت نقش قید دارند:
مانند:
Deeply, highly
The student is deeply grateful to his teacher.
دانشجو عمیقا سپاسگزار معلمش است.
The teacher thinks very highly of him.
معلم به او خیلی ارج می نهد.
• لغاتی در انگلیسی هستند که قید آنها کاملا شکلی متفاوت با صفت آنها دارند. به عنوان مثال کلمه well( به خوبی) , قیدِ good (خوب ) می باشد:
(قید) well
|
(صفت) good
|
She plays music very well. او به خوبی موسیقی می نوازد. |
She is good at music. او در موسیقی خوب است. |
You type very well. شما به خوبی تایپ می کنید. |
You are a good typist. شما تاپیست خوبی هستید. |
He swims well. او به خوبی شنا می کند. |
He is a good swimmer. او شناگر خوبی است. |
نکته: اگر کلمه well به سلامتی اشاره کند می توند در نقش صفت بکار برده شود و اغلب جایگزین صفت good می شود:
The boss doesn’t look well today.
امروز رئیس خوب به نظر نمی رسد.
I didn’t feel well yesterday.
دیروز حس خوبی نداشتم.
کاربرانی که این مطلب را مطالعه نموده اند، به مطالب زیر نیز علاقه مند بوده اند: