۱۰۰ جمله پرکاربرد در سفر و مکالمه انگلیسی روزمره
در این مقاله آموزشی از وب سایت ایزلرن می خواهیم ۱۰۰ جمله پرکاربرد در سفر و مکالمه انگلیسی را به شما آموزش بدهیم. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
ARVE Error: Invalid URL
https://dl.izolearn.com/website/Englishfree/10-100 common statements (2).mp4
in url
ARVE Error: Mode: lazyload not available (ARVE Pro not active?), switching to normal mode
Greetings |
---|
سلام و احوال پرسی |
Saying Hello |
سلام کردن |
1) ?How’s it going |
اوضاع چطوره؟ |
2) ? How are things |
اوضاع چطوره؟ |
3) ?What’s up |
چه خبر؟ |
4) Nice to meet you. |
از ملاقات با شما خوشبختم. |
5) Long time, no see. |
خیلی وقت هست که ندیدمت. |
6) ?How have you been |
حال شما چطوره؟ |
Responding to greeting |
پاسخ احوالپرسی |
7) Great, thanks. |
عالی، ممنون. |
8) ?How about you |
شما چطور؟ |
?In response to what’s up |
در پاسخ به چه خبر؟ |
9) Not much. |
خبر خاصی نیست. |
10) The usual. |
طبق معمول ( خبر خاصی نیست). |
Saying goodbye |
خداحافظی کردن |
11) I’ve got to get going. |
من باید برم |
12) It was a pleasure meeting you. |
از ملاقات با شما خوشحال شدم. |
13) See you later. |
بعدا می بینمت. |
14) Stay in touch. |
در دسترس باش. |
Asking for information |
اطلاعات گرفتن |
?...Can/ Could you tell me |
می توانید به من بگویید ...؟ |
15) Can/Could you tell me what this word means? |
می توانید به من بگویید که معنی این لغت چی هست؟ |
?...Would you happen to know |
شما می دانید که ...؟ |
16) Would you happen to know where the library is? |
شما می دانید که کتابخانه کجاست؟ |
Hesitating |
مردد بودن |
17) That’s a good question. |
سوال خوبی هست. |
18) Let me see |
بگذار راجع بهش فکر کنم. |
19) Let me think for a moment. |
اجازه بده یک لحظه فکر کنم |
Asking for repetition |
درخواست تکرار |
20) ?Excuse me |
ببخشید؟ |
21) Sorry I didn’t catch that. |
ببخشید، متوجه نشدم. |
22) Would you mind repeating that? |
اگر زحمتی نیست تکرار می کنید؟ |
23) Can/Could you speak more slowly, please? |
امکانش هست که لطفا آهسته تر صحبت کنید؟ |
Saying I don’t know |
بگوییم نمی دانم |
24) I’m afraid I have no ideas. |
ببخشید ولی نظری ندارم. |
25) Can’t help you there, sorry. |
ببخشید، کمکی از دستم بر نمی آید. |
26) Beats me. |
نمی دانم. نظری ندارم. |
Opinions |
نظرات |
Asking for someone’s opinion |
نظر کسی را پرسیدن |
27) ?What do you think about that |
تو چی فکر می کنی؟ |
28) ?What are your views on this |
دیدگاه تو در این رابطه چی هست؟ |
Giving your opinion |
نظر دادن |
29) I think that’s a good idea. |
به نظر من ایده خوبی هست. |
30) I honestly don’t think it’s going to work. |
صادقانه بگویم، فکر نمی کنم ایده خوبی باشد. |
31) As far as I’m concerned, this is the best restaurant in town. |
تا جایی که من می دانم، این بهترین رستوران شهر است. |
Avoiding a question |
اجتناب از سوال |
32) I don’t have an opinion on the matter. |
هیچ نظری ندارم. |
33) Let me get back to you on that. |
بعدا راجع بهش با هم حرف می زنیم |
34) (I’m not at liberty to say. (I’m not allowed |
اجازه ندارم که جواب بدهم. |
Agreeing & disagreeing |
موافقت و مخالفت |
Expressing agreement |
بیان موافقت |
35) . I couldn’t agree more |
کاملا موافقم. |
36) You’re absolutely right |
کاملا حق با شماست. |
37) I agree with you 100 percent |
صد در صد با شما موافقم. |
38) You hit the nail on the head |
زدی تو خال. |
Expressing disagreement |
بیان مخالفت |
39) I’m not sure I agree. |
شک دارم، مطمئن نیستم. |
40) I’m afraid I disagree |
ببخشید، موافق نیستم. |
41) I think you’re mistaken |
به نظرم اشتباه می کنید. |
Interrupting politely |
صحبت کسی را مودبانه قطع کردن |
42) Sorry to interrupt you. |
ببخشید که صحبت شما را قطع می کنم. |
43) ?Can I stop you there for a moment |
یه لحظه می توانم وقت شما را بگیرم؟ |
44) ? Do you mind if I jump in here |
اشکال نداره صحبت شما رو قطع کنم؟ |
Allowing Interruption |
اجازه بدهید |
45) Go ahead. |
بفرمایید |
46) Sure, go on. |
حتما، بفرمایید |
Refusing interruption |
رد کردن |
47) Let me finish. |
اجازه بدهید تمام کنم |
48) Hold on for a moment. |
یک لحظه صبر کنید |
Suggestions |
اظهار عقیده |
Making suggestions |
اظهار عقیده کردن |
49) ? What do you say we go to the movies |
نظرت چی هست که بریم سینما؟ |
50) ? How about having pizza for dinner tonight |
چطوره امشب شام پیتزا بخوریم؟ |
Responding to suggestions |
پاسخ به اظهار عقیده |
51) That would be great. |
عالیه |
52) Sounds good to me. |
به نظر من خوبه |
53) I’m not sure about that. |
مطمئن نیستم. مردد هستم |
54) No, I don’t think so. |
نه، فکر نمی کنم |
Making plans |
برنامه ریختن |
Asking about plans |
پرسش راجع به برنامه |
55) ?What are you doing tonight |
امشب برنامت چیه؟ |
56) ?Got any plans for tomorrow |
برای فردا برنامه ای داری؟ |
57) ? Are you free next Saturday |
شنبه هفته بعد بیکاری؟ |
58) Do you want to do something this weekend? |
این هفته کاری داری؟ |
Saying yes to a plan |
برای پاسخ مثبت به برنامه |
59) ? Sure. What do you have in mind |
البته. تو چی تو ذهنت هست(چه برنامه ای داری)؟ |
60) I’m free all weekend. Let’s do something. |
تمام هفته بیکارم. بیا یک کاری بکنیم |
Saying no to a plan |
برای پاسخ منفی به برنامه |
61) No, sorry. I’ve already made some plans. |
نه متاسفم. من اخیرا برنامه ریزی کرده ام. |
62) I’m kind of busy tomorrow. |
فردا یه مقدار سرم شلوغ هست. |
63) I’d love to do something but I can’t. |
خیلی دوست داشتم ولی نمی توانم. |
Permission |
اجازه |
64) ? Do you mind if I use your cell phone |
اشکالی داره از تلفن شما استفاده کنم؟ |
65) Would it be OK if I took the day off tomorrow? |
امکانش هست فردا را مرخصی بگیرم؟ |
Giving permission |
جواب مثبت |
66) Yes, please do. |
بله خواهش می کنم. |
67) Sure, go ahead. |
بله. حتما. |
"?...In respond to “Do you mind |
68) No, not at all. |
نه، اصلا. |
Refusing permission |
پاسخ منفی |
69) Unfortunately, I have to say no. |
متاسفانه، جواب من منفی هست. |
70) I’d rather you didn’t. |
ترجیح میدهم این کار را انجام ندهید. |
71) I’m afraid I do. |
متاسفانه بله. |
Making Requests |
درخواست کردن |
72) ?Can/Could you pass me the salt, please |
امکانش هست لطفا نمک را به من بدهید؟ |
73) ?Would you mind lending me some money |
میشه لطف کنید به من مقداری پول قرض بدید؟ |
74) I was wondering if you could help me with this. |
میخواستم بدونم امکانش هست که به من کمک کنید؟ |
Responding to requests |
پاسخ در خواست |
75) Sure, no problem. |
حتما، اشکالی ندارد |
76) Yeah, of course. |
بله، البته. |
77) I’d be glad to help. |
خوشحال می شوم کمک کنم |
78) Sorry, I can’t right now. |
متاسفم، در حال حاضر نمی توانم. |
79) I’m afraid I can’t. |
ببخشید نمی توانم. |
Making offers |
پیشنهاد دادن |
80) ? Can/ could I get you a glass of water |
آب میل دارید؟ |
81) ?How about some ice cream |
بستنی چطور؟ |
82) Would you like me to give you a ride home? |
می خواهید شما را تا خانه برسانم؟ |
Responding to offers |
پاسخ به پیشنهاد |
83) Yes, please. |
بله، لطفا. |
84) That would be great, thanks. |
عالی میشه، ممنون. |
85) I’m OK, but thanks for offering. |
نه خوبه، ولی ممنون که گفتی. |
86) No, I’m good. Thanks. |
نه، خوبه، ممنون. |
Thanking people |
تشکر از افراد |
87) Thanks a million. |
بسیار ممنونم. |
88) (Cheers.(BrE English |
هورا- هلهله کردن |
89) I really appreciate it. |
واقعا تشکر و قدردانی می کنم. |
90) That’s very kind of you. |
خیلی لطف دارید. |
91) I can’t thank you enough. |
نمی توانم خوبی شما را جبران کنم. |
Responding to thanks |
پاسخ به تشکر |
92) It’s nothing. |
کاری نکردم. چیزی نیست. |
93) Don’t mention it. |
حرفش را هم نزنید. |
94) Any time. |
خواهش می کنم. |
95) My pleasure. |
خوشحال می شوم که کمک کنم. |
Asking someone to wait |
از کسی بخواهیم که منتظر بماند |
96) ?Can you hold on a moment, please |
لطفا یک لحظه منتظر می مانید؟ |
97) Hang on one second. |
یک لحظه صبر کن. |
98) Bear with me just a moment. |
یک لحظه منتظر بمانید |
99) I’ll be right with you. |
الان خدمت می رسم. |
Apologizing |
عذر خواهی کردن |
100) I’m really sorry about that. |
در مورد آن موضوع واقعا متاسفم. |
101) Please accept my apologies. |
عذر مرا پذیرا باشید. |
Accepting an apology |
پذیرش عذر خواهی |
102) Don’t worry about it. |
نگران نباش. |
103) No worries. |
جای نگرانی نیست |
اکنون نوبت شماست. اگر پرسشی دارید خوشحال می شویم در بخش دیدگاه در پایین همین صفحه مطرح کنید.
و اگر این مطلب براتون مفید بود ممنون میشیم اون رو به کمک دکمه های اشتراک گذاری که در پایین همین صفحه هستند به اشتراک بگذارید( مخصوصا لینکدین 🙂 )
دسته بندی های پرطرفدار:
[maxbutton id="2"] | [maxbutton id="9"] | [maxbutton id="8"] | [maxbutton id="7"] |
[maxbutton id="5"] | [maxbutton id="3"] | [maxbutton id="10"] | [maxbutton id="6"] |
بعضی از جمله ها معنی درست ندارد مثلی
You hit the nail on the head
شما ترجمه کردید، که ” زدی تو خال ، یعنی چی ؟؟